::: خط خطی :::

034. عروسی

پنجشنبه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۳:۴۶ ب.ظ


مادر شوهر



۹۳/۰۲/۰۴ موافقین ۰ مخالفین ۰
ته خطی ...

نظرات  (۹)

خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ... 
پاسخ:
:D
صدای شادی مردمو از دور که میشنوم خوشم میاد
پاسخ:
منم همینطور...
این مادر شوهرا واسه قدیم بود :|
الان اینطوریه روابط
http://www.overdoz.ir/wp-content/uploads/9455_orig.jpg
پاسخ:
اگه اینطوریه پس بنده حاضرم دوباره فداکاری کنم.....:)) 
مریخیا هم میترسن؟ :)) 
پاسخ:
در موارد استثنا بعله.....:)) 
:)))) از چی میترسی؟ 
:))))
پاسخ:
همون دیگه جون من ترس نداره......
فیض میبرید پس
پاسخ:
خیلی البته من که واسه جلوگیری از وسوسه رقص رفتم خوابیدم ولی تا شب ادامه داشت...
۰۵ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۰:۳۰ آقای روان پریش
:))))))))

عجب حکایتی حکایت عروس مادرشوهر


دوستان من همچنان روی اموزش هام هستم هاا کسییییییییییی نبود؟؟؟
پاسخ:
فک نمی کردم اینقد اوضاع خیط باشه...)))

من که جا خالی دادم شما بمون شاید یکی پیدا شد:)))
شوهرت مدَّبر باشه، مادر شوهرت بهترین مادر شوهر دنیا میشه. گاهی باید اینطور نگاه کرد.
درمورد عکسه: فکر کنم اون مادر شوهره تبخال زده و تو خشاب اون اسلحه کلی بوس گذاشته برا تو(عروسش) :))
پاسخ:
اگه شانس منه بدبخته یه پسر لوس بچه ننه میخوره به پستم...

مطمئنی میرزا قیافش اینو نشون نمیده.....{آیکون اضطراب}
هههههههههههه
حالا رسیدی به حرف من؟؟؟بدون خواهر مادر...
پاسخ:
اره بابا مادر شوهرا خطری شدن))))

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">