اینا فازشون چیه
{چند روز پیش}
زنگ زده بود به بابا واسه فردا شبش دعوت کرد بریم خونشون هرچی هم پرسیدیم مناسبتش چیه چیزی نگفت تهش گفت یه دورهمی کسی هم نیست فقط خانواده شما و فلانی
{داداش شخص تماس گرفته}
از اونجایی که ما کلا خانواده تیزی هستیم فهمیدیم خبرایی هست {حدسمون بدنیا اومدن نوه طرف بود}
با کلی پرس و جو از خواهر و برادر شخص مزبور فهمیدیم بعله واسه طرف نوه بدنیا اومده {سپرده بود هیشکی دلیلش رو نگه بهمون}
چه کاریه خب بگین طرف آمادگیشو داشته باشه جلو دیگران دست خالی نیاد
فردا شبش دم رفتن پسر عمه و خانواده دایی اومدن در منزل باهم بریم حالا درسته گفته بود فقط خانواده ما و پسر عمه ایم ولی اضافه شدن خانواده دایی موردی نداره دیگه
رفتن اونجا همانا و روبرو شدن با چندخانواده تقریبا غریبه {البت واس من } همانا
بعد ما هم یه چندتا خانواده دیگه هم اومدن و کلا شدیم چهل پنچاه نفر مناسبتش هم به دنیا اومدن بچه دختر دختر عمه بود
خیلی هم عالی فقط نمیدونم چرا وقت دعوت کردن سفت و سخت میگن کسی نیست جزززز شما
بابا خب حداقل بگو یه مهمونی بزرگ گرفتی آدم آماده باشه شاید بنده دوس نداشته باشم با لباسی که میخام برم مهمونی کوچیک و خودمونی تو یه مهمونی بزرگ حاضر بشم
بعد میگه خواستیم سورپرایزتون کنیم وای که چه سورپرایز جالبی O__o
یادمه چند وقت پیشا یه بار دیگه هم همچین کاری کرده بود واس ختنه سوران پسر همین دخترش دعوتمون کرد تهش هم گفته بود کسی نیست فقط شما و خانواده فلانی و فلانی
بعد که رفتیم چیزی حدود سیصد نفر دعوتی داشت کل فک و فامیل دور و نزدیک رو روئت کردیم
خب که چی مث آدم بگو به فلان مناسبت دعوتید خلااص
{امروز}
+سرم درد می کنه
شاید از کلافگیه شاید هم بیکاری شاید هم ...
قالب رو یسرا جون واسم تغییر داد مرسی ازش :-*