::: خط خطی :::

۴ مطلب در بهمن ۱۳۹۳ ثبت شده است


+هربار اومدیم ناز کنیم همه چی برعکس شد بجا اینکه نازمون رو بکشن ما ناز اونارو کشیدیم 

+طرف تا دیروز پا گذاشته رو خرخره بنده که زودتر کارش رو تحویلش بدم حالا که من تمومش کردم 

سرش شلوغه و هنوز وقت نکرده بیاد تحویل بگیره حالا کار اون به کنار حداقل اون پول مارو بده بزنیم

 به یه دردی 

+حال گوشیم خوبه بحول قوه الهی دیگه خودبخود خاموش روشن نمیشه و بنده زین بابت خرسندم

 فقط یه مشکل خیلی کوچیک پیدا کرده اونم اینکه دو روزه دکمه هاش از کار افتاده

رسما لگن تشریف داره عصر ببرمش تعمیر بلکه حالش جا بیاد

تو این موقعیت فقط همینم کم بود





ته خطی ...
۳۰ بهمن ۹۳ ، ۱۴:۴۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۷ نظر


دارم دیپلم انسانی می گیرم تو دفترچه سراسری رشته تجربی رو واسه امتحان انتخاب کردم

حالا موندم کار درستی بود یا نه ...

همیشه حس خاصی نسبت به رشته تجربی داشتم شاید یه جور علاقه با اینکه از ریاضی و فیزیک و شیمی خوشم نمیاد ولی زیست رو دوس داشتم کتابای انسانی رو مرور می کنم وقت خوندنشون حس خوبی ندارم از ادبیات تخصصیش بیزارم یه حساب سر انگشتی می کنم کتابای انسانی ظاهرا آسون تر هستن ولی ولی خب تهش چه فرقی می کنه من که حتی کتابای سال دوم و سومش رو نیگا هم نکردم تو این زمینه با تجربی فرقی نداره تقریبا چیز زیادی از جفتشون نخوندم و واسه کنکور باس از صفر شروع کنم......

همه ی اینا به کنار اصن بیخیال حرفای بالا مهم علاقست چرا کتابایی رو بخونم که دلم نمیخواد تو دست بگیرمشون نمیدونم درسته یا غلط فقط امیدوارم یه روزی پشیمون نشم



ته خطی ...
۲۸ بهمن ۹۳ ، ۱۲:۰۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸ نظر

چند سال پیش بود؟؟5یا شایدم 4 نه نه شاید 6 ولی نه بیشتر از 5 نیست مدتیه بازیش گرفته خیلی رو اعصابم راه میره خیلی اذیت می کنه خیلی وقتا از رو عصبانیت اشکم در میاد وقتی می بینم زورم بهش نمیره و نمی تونم حرصم رو سرش خالی کنم... 
کل روز خوب کار می کنه انگار نه انگار.. شب که من میرم سر وقتش از هوش میره تو طول روز من کاری به کارش ندارم یه گوشه افتاده و راحته خب من راحتش میذارم اذیتش نمی کنم ولی اون بی معرفته وقتی بهش نیاز دارم خودش رو میزنه به موش مردگی...
وقتشه عوضش کنم خب هرچیزی یه تاریخ مصرفی داره این گوشی کوفتی هم عمرش رو کرده اصن من چرا دارم با این راه میام هووم؟؟
هیچ امکاناتی نداره به تمام معنا امکاناتش صفره باس یه بهترش رو بخرم اصن حالا که فکر می کنم می بینم از یه ماه پیش که تصمیم گرفتم گوشی جدید بگیرم این خودشو زد زمین فک کنم میخواد تلافی کنه اونم حالا که میدونه پولی تو دست و بال ندارم
دیشب به دوستم اس میدادم وسط حرف زدنمون خاموش شد باز زد به سرش نیم ساعت تمام هر 15 ثانیه یبار روشن خاموش میشد ...ازش تعریف و تمجید می کنم قربون صدقه اش میرم از خوبیاش میگم بلکه جوگیر بشه و حالش خوب بشه 10 دقه بعد عصبی میشم بهش سرکوفت میزنم تهدیدش میکنم به اینکه سرش هوو میارم و...20 دقیقه بعد کلافه داغون خون خونمو میخوره سرش داد و بیداد می کنم فحشش میدم نفرینش می کنم و...همچنان حال خرابه اشکم در میاد خاموشش می کنم پرتش میدم یه گوشه و میخوابم ...
از حق نگذریم خیلی واسم کار کرده خیلی ضربه خورده و داره زهوارش در میره باتریش هم که ورم کرده و...
به داداش کوچیکه رو میندازم گوشیش رو امشبی بهم قرض بده واسه نیم ساعت قبول نمیکنه میگه پیامای خصوصی دارم و من همچنان التماسش رو می کنم 

+بی پولی خره وقتی نمیتونی یه گوشی اندروید مدل بالا تووپ بخری و بیاری بکوبونی تو صورت گوشی قدیمیت و دلت خنک بشه...



ته خطی ...
۲۷ بهمن ۹۳ ، ۲۱:۴۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۶ نظر

مدتی میشه ننوشتم وقتایی که میرم و تا مدتی نمیام نوشتن واسم سخت میشه
 انگار دیگه حرفم نمیاد مث وقتایی که تازه میخواستم نوشتن رو شروع کنم و بگذریم
هفته پیش کار بافت فرش تموم شد نتایج امتحانات رو هم همون روز گرفتم 
همه رو قبول شدم حتی اون امتحان فنی حرفه ای که 4بار امتحان دادم
سه شنبه هم امتحان عملی رو دارم دفترچه سراسری هم اومده دنبال ثبت نام و اینکارام 
و دیگه اینکه نمیدونم این روزا خوبم یا نه کلا احساس خاصی ندارم 
حرفم هم نمیاد بجاش عکس تموم شده فرش رو ببینید



    فرش
ته خطی ...
۲۶ بهمن ۹۳ ، ۱۴:۴۵ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ نظر