کی بود به من می گفت پسرا مظلومن؟؟ کی بود واسه داش کوچیکه من دل می سوزوند؟؟
کی بود به من گفت خبیث؟؟کی بود به داش من گفت بیچاره؟؟
کی بود ها؟؟؟
عصری داش کوچیکه اومد نه گذاشت و نه برداشت یه لگد حواله بنده کرد منم بی اعصاب
واسش خط و نشون کشیدم که اگه دستم بهت برسه ال و بل......
یه نمکدون دستش بود وسط دعوا یهو پرتابش کرد طرفم و صاف اومد زد تو چش راست بنده...
دستمو گذاشتم رو چشم و افتادم رو زمین ...
مامان:چی شد؟؟؟
داداش:با نمکدون زدم تو چش دخترت
مامان:ته خطی پاشو ببینم چشت چش شده...با توام پاشو کور شدی؟؟
بلند شدم و همونطوری که دستم رو چشم بود رفتم طرف آینه
مامان هم با یه خط کش فلزی رفت به حساب داش کوچیکه برسه ..منم دل رحم
خودمو انداختم وسط و خطکش رو از دست مامان گرفتم و گفتم ببین مامان هیچیم نشده گناه داره نزنش
مامان رفت عقب نیش داداش هم باز شد...منم که دل رحم...با مشت و لگد افتادم به جونش
من:کصافد حالا درسته نذاشتم مامان بزنتت ولی خودم که دیگه باید بزنم...
خداروشکر جاش کبود نشده ولی بالای ابرو و زیر چشم شدید درد می کنه....
+ باز بیا بگو گناه داره...طفلک و ال و بل....