::: خط خطی :::

۸ مطلب در مهر ۱۳۹۳ ثبت شده است


تف تو بلاگ کصافد وحشی نفهم

{آیکن ته خطی که داداش کوچیکش در دهنش رو گرفته فحشای رکیکتر نده}

ع ع ع الا که من رفتم تو بلاگفا وب درست کردم این خوب شده

خاک تو سرش اعصابم خورده دلم میخواد لهش کنم

لعنتی اصن میرم بلاگفا ...

بیشعور


ته خطی ...
۱۳ مهر ۹۳ ، ۱۸:۲۹ موافقین ۰ مخالفین ۴ ۸ نظر

از حرم امام رضا برمی گشتیم بریم خونه ای که اجاره کرده بودیم
می پرسه به نظرتون واسه شام چی درست کنیم؟
میگم فرقی نداره
می گه :کتلت یا ماکارانی؟
میگم : فرقی نداره جفتش خوبه ما ایراد از غذا نمی گیریم یه چیز درست کن خانواده شما دوس داشته باشن
میگه: واسه جفتش گوشت چرخ کرده نیاز داریم باید قصابی گیر بیاریم
با تعجب میگه :باورت میشه بعضی عادما ماکارانی رو با سویا درست می کنن؟؟!!!
نمیفهمم چطور خوششون میاد اینطوری ماکارانی رو میخورن...
میگم: ما هم اکثر اوقات با سویا درست می کنیم گاهی هم سویا با گوشت مخلوط می کنیم....
جا خورد فک کنم توقع داشت بگم اوه اره دیدی بعضیارو ........................
میگه: اره سویا مفید تره چربی و کلسترول هم نداره و.........
میگم:سویا خوشمزست به شرطی که بلد باشی مزه دارش کنی
چیزی نگفت
-----------------------------------------------------
یبار هم نشسته بودیم همین خانمه برگشته میگه
رفتیم یه جا مهمونی سالاد خیار و گوجه و پیاز دادن باورت میشه اخه این هم شد سالاد
میگم چیه مگه عیبش چیه
میگه اخه آدم که واسه مهمون اینطور سالادی درست نمی کنه
میگم حالا طرف اقوام تو بود یا شوهرت
میگه نگم بهتره تا بگم می فهمی کی منظورمه {بقیه حرفاش سانسور شد}
حس خوبی نداشتم نگرفتم منظورش چی بود ولی ته دلم ناراحت شدم
مگه آدم واسه مهمونش سالاد شیرازی درست نمی کنه
اصن اینارو میگن که چی بگن ما خیلی ...........
بیخیال
ناهار امروز ترکیبشون با هم خوشمزه بود







ته خطی ...
۰۸ مهر ۹۳ ، ۲۳:۳۹ موافقین ۶ مخالفین ۰ ۰ نظر


خدایا….

یا نوری بیفکن ، یا توری…

ماهی کوچکــت از تاریکی این اقیانوس می ترســـــد !



ته خطی ...
۰۸ مهر ۹۳ ، ۱۳:۴۳ موافقین ۵ مخالفین ۰ ۰ نظر


آدما نیاز دارن به همراه به دوست و همدم 

اگه ظرفیت دوستی با ادمایی متفاوت با خودت رو نداری از همون اول تو انتخابت دقت کن

تغییر دادن آدما سخته و چه بسا غیر ممکن قرار نیست همه مث تو باشن همونطوری که تو مث خیلیا نیستی

وقتی یکی رو به عنوان دوست یا .....انتخاب کردی با تمام خصوصیاتش بخواش 

سعی نکن تغییرش بدی وقتی که اون هم مث تو یه آدم عادیه صرف اینکه بعضی خصوصیاتش با سلیقه تو همخونی نداره




ته خطی ...
۰۸ مهر ۹۳ ، ۰۱:۱۲ موافقین ۵ مخالفین ۱ ۰ نظر


چند سال پیش عروسی دختر -دختر عمه بود...

شب حنابندون رو خونه دختر عمه {مادر عروس} گرفتن

از بین اقوام پدر عروس یه شخصی بود که عجیب می زد

نه شکل دخترا بود نه پسرا ..

لباساش و موهاش پسرونه بود همچنین طرز حرف زدن و راه رفتن و دس گرفتنش و....

از اونطرف تو گوشش گوشواره داشت اندامش هم اندام دخترونه چهره اش هم به دخترا بیشتر شبیه بود

تمام مدت هم تو مجلس زنونه بود {وقت رفتن هم مانتو پوشید و روسری }

بنده و دختر عموها هی با خودمون می گفتیم این چرا اینطوریه ولی پی موضوع رو اون شب نگرفتیم

روز بعد واسه عروسی خانواده دوماد عروسی رو روستا گرفتن

اقوام نزدیک عروس {ما و خانواده عمو +چند خانواده دیگه} رو هم به روستا دعوت کردن

ما دخترا تو روستا دیگه لباس مجلسی نپوشیدیم {سر یه سری مسائل}

همون شخص مورد نظر هم اونجا پذیرایی می کرد یهو دختر عمو دهنشو گذاشت در گوشم

میگه :"ته خطی دیشب از دختر عمه پرسیدم قضیه اینو می گفت دو جنسیتیه دلش میخاد پسر بشه

ولی باباش نمیذاره گفته باید دختر باشی حالا هم منتظره باباش بمیره بره عمل کنه پسر بشه..."

دختر عمو ها میگفتن: خاک عالم فک کن این پسر بشه بعد تو خیابون مارو ببینه

یهو بگه :ع این که فلانیه تو عروسی فلان لباسو پوشید و فلان کرد {دختر عموا لباساشون لختی بود}:)))

یا مثلا بگه ............................{سانسور شد} :)))

نمیدونم چرا وقتی فهمیدم دو جنسیتیه یه جوری شدم حس خوبی نبود

حتی وقتی بهم نزدیک می شد سعی می کردم بدنش بهم نخوره ...

کسی می دونه حکم این جور افراد چیه باس به دید دختر بهشون نیگا کرد یا پسر؟



ته خطی ...
۰۶ مهر ۹۳ ، ۱۰:۴۳ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۸۶ نظر