::: خط خطی :::

۳ مطلب با موضوع «شیطنتا» ثبت شده است


دیشب تو اتاق نشسته بودم سر به سر داداش بزرگه و داداش کوچیکه میذاشتم

اصن دیشب کرمم گرفته بود داداشا رو اذیت کنم اینقد اذیتشون کردم که داداش بزرگه کلافه شد

میگه ته خطی بخدا یقتو می گیرم میندازمت بیرونا

میگم تو مال این حرفا نیستی:))

یهو بلند شد اومد گردنمو از پشت گرفت همونطور که نیشم باز بود خودمو انداختم

زمین و گردنمو از دست داداش درآوردم {هرکار کرد نتونست گردنمو بگیره}

یهو داداش کوچیکه اومد جفت پاهامو گرفت و به داداش بزرگه گفت دستاشو بگیر بندازیمش بیرون

داداش بزرگه هم دستامو گرفت بلندم کردن بردن بیرون بین راه بلند میگم

نه نامردا این جوانمردانه نیست خدایا منو بکن 100کیلو {دیدم فایده نداره زورشون زیاده}

 خدایا منو بکن 300کیلو نه خدا بکن 400 کیلو خدایا منو بکن 500کیلوووووو

تو پذیرایی انداختنم و بدو رفتن تو اتاق در رو هم قفل کردن

هر چی در زدم درو باز نکردن...


 + نااامردا اخه داداشه من دارم بی جنبه ها....



ته خطی ...
۲۸ مرداد ۹۳ ، ۱۹:۵۶ موافقین ۱ مخالفین ۱ ۱۶ نظر

داداش دومی تو اتاق دراز کشیده داره جدول حل می کنه پیرهن تنش نیست {فقط یه شلوارک پاش بود}
منم کنارش نشسته بودم داشتم مجله نیگا می کردم چشم خورد به خط کش 50 سانت فلزیم
{منو این همه خوشبختی محاله محاله }
برداشتمش ...شپلق... زدم پشت شونه های لختش چسبید به تنش یه صدای باحال داد
2تا 3 تا همینجور میزدم و نیشم تا بناگوش باز بود میگم حسین جون من صدا رو حال می کنی {حسین داش کوچیکست}
اون هم کیف میکنه و میگه محکمتر بزن...
داش دومی شاکی سرشو برگردوند میگه: نکن دیوونه
کی گوش بده  10تا 15 تا
 کفری شد بلند میگه: د نکن دیگه ته خطی بلند شم با همین خط کش حسابتو می رسما
 شپلق {دوباره زدم}
همین که میخواست بلند شه پا گذاشتم به فرار اون هم دوباره دراز کشید
یه دقه بعد آروم آروم رفتم تو اتاق پشت سر داداش دومیه
شپلق ..فرااااااررررر
خیلی حال داد...

+ داداش دومیه این آخریه رو که خورد از خنده غش کرده بود می گفت خعلی خلی ...



ته خطی ...
۱۵ مرداد ۹۳ ، ۱۹:۱۵ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۸ نظر


دیشب پا تی وی بودم داداش دومی "ر"اومد پیشم یه کاسه از این حباب ژله ایا دستش بود اینا

برگشته میگه:ته خطی چقد بهت بدم 3تا از اینا رو میخوری؟؟

+50هزار

-هه هه برو بابا 50هزارم کجا بود

+پس چقد؟؟

-هزار تومن

+برو بابا هزار تومن هم پولیه

-خب بابا هزار میدم 2تا بخور

+نه زیر 10هزار قبول نمیکنم

کیف پولشو در آورد بازش کرد 2تا هزاری توش بود

-من همین 2تومنو دارم اذیت نکن هزار میدم 4تاشو بخور

+تا حالا 2تا بود حالا شد 4تا ؟

-باشه بابا 3تا ولی از این درشتا خودم هم انتخاب می کنم

دست برد توشون و چندتاشو برداشت یهو گفتم اه دستت کثیفه بهشون دس نزن

{حالا انگار خوردنی بودن فقط کثیف بودن دست داداش مسئله بود}

انداختشون تو کاسه

-باشه خودت بردار هرکدومو خواستی

+ اول پولو بده

دس برد به هزاری

+هزار تومنو دست گدا هم نمیدن دیگه زیر 5تومن قبول نمیکنم اون هم فقط 3تا بیشتر نه

-بابا 5تومن ندارم

+اومدیم و مردم یا اصلا مسموم شدم افتادم گوشه بیمارستان با هزار تومن نمیشه یه آمپول زد

فردا میشم سوژه خنده مردم اصلا زیر 10هزار صرف نمیکنه

-اصلا تو هزار تومن به من بده همین الا 3تاشونو میخورم

+هزار تومن ندارم 500میدم

-باشه 500بده یکی میخورم

+ع زرنگی 500تا و یکی نه 2تا
-برو بابا 1000تاش میشه 3تا اونوقت چطور 500تاش 2تا؟؟
+باشه بابا یکیو نصفی بخور
-خب نه میره تو معده ام آب میکشن باد میکنن
....................
...................
بعد از کلی بحث رفت کیفمو آورد تا پولو بذاریم وسط و اون حباب بخوره 1000تومن 3تا
تو کیفم 5هزاری دیده میگه نامرد تو پول داری 5هزار بده 5تا میخورم واست
+نه نمیخوام همون چیزی که توافق کردیم
-نه اصلا تو جر میزنی نمیخورم ....

+حباب نخورده زد بیرون از خونه.....
+حیف شد کاش میخورد دور هم میخندیدیم....




ته خطی ...
۰۲ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۵:۴۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸ نظر