086. من اومدم
پنج شنبه شب رفتیم بام شهر به صرف دلمه {بام شهرو که یادتونه ؟؟} اینجا
دیگه عکس اونجارو نذاشتم
جمعه هم با اکیپ همیشگی رفتیم آبشار بیشه...
به جون خودم هر کی بیاد لرستان و آبشار بیشه نره نصف عمرش برفناست
بیشه 60 کیلومتر از خرم آباد فاصله داره 2-3 کیلومتر مونده به بیشه کنار رودخونه نگه داشتیم
به صرف ناهار چای و هندوانه جای خوش آب و هوا و خنکی بود {آبش سرد بود سرد}
{این عکس از بالا گرفته شده } کنار جاده
{ابتدای رود}
کنار رودخونه از این ملخا زیاد داشت {ملخن عایا؟؟} نمیدونم چه حشره ای هستن
اما مث ملخ می پریدن نامردا هدفمند هم می پریدن یعنی به عقب به چپ و راست و....
دقیق خودشونو مینداختن بغل آدم بزرگ هم بودن تا میخوردن بهت چلپ صدا میداد...
{این یکی یه دونه از پاهاش قطع شده}
ساعت 4 از رودخونه زدیم بیرون به طرف بیشه...
این هم ابتدای بیشه تو پارکینگ پارک کردیم این رودخونه از طرف درود به طرف آبشار میره
{که البته آبشار از این رودخونه تشکیل نشده }
این رودخونه میفته سمت چپ جاده و آبشارسمت راست جاده و رودخونه این پل قرار داره که روش ریل قطاره
قطار از تهران به اهواز و بلعکس ...هموطنان خوزستانی این موقع سال {بهار و تابستون}
خیلی اینجا میان و بیشتر اوقات یه هفته و گاهی بیشتر می مونن...
روستا یا همون بخش {سپید دشت} جای اسکان داره تو کمپ اسکان پر از آبهای رونیه که تو
کانال و جوی ریختن که به آبشار وصل میشه ...
این روستا دقیقا بالای آبشار ایجاد شده اما از پایین وقتی نیگا می کنی
چیزی از روستا معلوم نیست {به خاطر انبوه درختاش}
از طریق این پل و جاده روبه روش میرید به طرف آبشار
عکس از روی پل گرفته شده { آب از بالای رودخونه میاد}
امتداد رودخونه به طرف آبشار {عکس از روی پل}
دوستان بابت وجود تصاویر مورد دار توی عکسها پوزش می طلبم نیست اونجا جای
شنا بود سخت می شد اینا رو سانسور کرد
{البته سعی کردم از اون بد بداش نیفته }:D
اون شخص زیر آبشار رو مشاهده می کنید؟؟؟؟
من با دیدن این شخص یاد فانتزی حاجی می افتم
میخواستم از محمد پارسا عکس بگیرم میگم :محمد واسه عمه ژست بگیر
ژستشو نیگا...:D
اینو هم کنار آب تو خشکی گرفتم ...
عصر هم تو راه نگه داشتیم کنار یه باغ گردم زیر درختای گردو به صرف هندوانه
دیگه شب برگشتیم خونه ...