::: خط خطی :::

086. من اومدم

دوشنبه, ۲ تیر ۱۳۹۳، ۰۵:۰۷ ب.ظ


پنج شنبه شب رفتیم بام شهر به صرف دلمه {بام شهرو که یادتونه ؟؟} اینجا

دیگه عکس اونجارو نذاشتم

جمعه هم با اکیپ همیشگی رفتیم آبشار بیشه...

به جون خودم هر کی بیاد لرستان و آبشار بیشه نره نصف عمرش برفناست

بیشه 60 کیلومتر از خرم آباد فاصله داره 2-3 کیلومتر مونده به بیشه کنار رودخونه نگه داشتیم

به صرف ناهار چای و هندوانه جای خوش آب و هوا و خنکی بود {آبش سرد بود سرد}


{این عکس از بالا گرفته شده } کنار جاده


{ابتدای رود}

کنار رودخونه از این ملخا زیاد داشت {ملخن عایا؟؟} نمیدونم چه حشره ای هستن

اما مث ملخ می پریدن نامردا هدفمند هم می پریدن یعنی به عقب به چپ و راست و....

دقیق خودشونو مینداختن بغل آدم بزرگ هم بودن تا میخوردن بهت چلپ صدا میداد...

{این یکی یه دونه از پاهاش قطع شده}

ساعت 4 از رودخونه زدیم بیرون به طرف بیشه...


این هم ابتدای بیشه تو پارکینگ پارک کردیم این رودخونه از طرف درود به طرف آبشار میره

{که البته آبشار از این رودخونه تشکیل نشده }

این رودخونه میفته سمت چپ جاده و آبشار


  سمت راست جاده و رودخونه این پل قرار داره که روش ریل قطاره
قطار از تهران به اهواز و بلعکس ...هموطنان خوزستانی این موقع سال {بهار و تابستون}
خیلی اینجا میان و بیشتر اوقات یه هفته و گاهی بیشتر می مونن...
روستا یا همون بخش {سپید دشت} جای اسکان داره تو کمپ اسکان پر از آبهای رونیه که تو
کانال و جوی ریختن که به آبشار وصل میشه ...
این روستا دقیقا بالای آبشار ایجاد شده اما از پایین وقتی نیگا می کنی
 چیزی از روستا معلوم نیست {به خاطر انبوه درختاش}

از طریق این پل و جاده روبه روش میرید به طرف آبشار

عکس از روی پل گرفته شده { آب از بالای رودخونه میاد}

امتداد رودخونه به طرف آبشار {عکس از روی پل}




دوستان بابت وجود تصاویر مورد دار توی عکسها پوزش می طلبم نیست اونجا جای
شنا بود سخت می شد اینا رو سانسور کرد
{البته سعی کردم از اون بد بداش نیفته }:D







اون شخص زیر آبشار رو مشاهده می کنید؟؟؟؟
 من با دیدن این شخص یاد فانتزی حاجی می افتم

//bayanbox.ir/id/8840173315157511730?view

//bayanbox.ir/id/6467404402224999430?view

//bayanbox.ir/id/1966682767222208331?view

میخواستم از محمد پارسا عکس بگیرم میگم :محمد واسه عمه ژست بگیر

ژستشو نیگا...:D

//bayanbox.ir/id/5292423749046693305?view

//bayanbox.ir/id/2275328893305187539?view

اینو هم کنار آب تو خشکی گرفتم ...

عصر هم تو راه نگه داشتیم کنار یه باغ گردم زیر درختای گردو به صرف هندوانه

دیگه شب برگشتیم خونه ...

//bayanbox.ir/id/4115164608908393342?view

 


۹۳/۰۴/۰۲ موافقین ۰ مخالفین ۰
ته خطی ...

نظرات  (۹)

۰۶ تیر ۹۳ ، ۲۲:۲۷ پیمان/پیمانه!
بیشه اومدم چند سال پیش.. آفتابش به شدت سوزان بود نمی دونم چرا. الان تو عکس ها دیدم امکاناتش بهتر شده، یه جوجه کباب هم درست کردیم با دوستان  اونجا به عنوان ناهار.
تو راه رسیدن به آبشار نزدیک بود با میدل باس بریم تو دره به خاطر ناشیگری راننده. مسیرش به درد ماشین قراضه و راننده ناشی نمی خوره خوبه اینها رو اطلاع بدید به دوستانی که میخوان برنامه ریزی کنند برای سفر به لرستان و بیشه.
ضمناً قسمت بالای رودخونه جریان آبش تند هست و خطرناک هست برای شنا. ما که اومده بودیم یه آقایی از مسافرانی که اومده بودند اونجا نزدیک بود غرق بشه که دو تا از همراهان درشت هیکلی که همراهمون بودند پریدند تو آب و قبل از این که آب طرف رو ببره نجاتش دادند. 
اون حشره جیرجیرک هست عزیزکرده. از همینا که شبا جیرجیر می کنن تو پارک ها و اینا.
پاسخ:
آره آفتاب سوزانی داره...
جاده خطرناکی داره خب فک کنم کسی که از یه شهر دیگه واسه مسافرت بیاد حتما راننده قابلیه با این حال نسبت به چند سال پیش کمی جاده بهتر شده الا هم دارن جاده رو عریض می کنن...
امسال نسبت به چند سال پیش آبش کمتر شده من خودم چند سال پیش واسه اولین بار که رفتم چند تا پسر رو صخره میخواستن تو آب شیرجه بزنن یکیشون از رو شوخی دوستشو هل داد پسره قبل از افتادن تو آب کمرش خورد به صخره پایینی و نزدیک بود تو آب غرق بشه {حتی نتونست از کمر درد خودشو رو آب نگه داره} چند نفر رفتن و از آب بیرونش درآوردن الا خداروشکر غریق نجات دارن و در صورت لزوم کمک می کنن {نمیدونم اون موقع که شما رفتید داشته یا نه}
حتی جمعه گذشته یجا نزدیک بود آب داداش کوچیکه منو ببره...
هر جا و مکانی یه خطراتی داره که آدم باید مواظب باشه...
فک نمیکردم جیرجیرکای شیونه اینطوری باشن اولین باره از اینا دیدم البته صدا اونا رو زیاد شنیدم...:D

نمیدونم والا عکسایی که گذاشتی که خیلی
قشنگ بودن
این حسم مال 14 15 سالگیمه
الان شاید دیگه با گذر از اونجا همچین حسی نداشته باشم
پاسخ:
حالا ایشالله دفعه بعد حتما برو....
منم تا عکس اون مرد رو زیر آبشار دیدم
یاد فانتزی حاجی اوفتادم:)
عکسای قشنگی بودن
چند باری با قطار که رفتیم مسافرت
از بیشه گذشتیم
نمیدونم چرا اصلا دوست نداشتم برم
اونجا یه جورایی ترسناک بود برام
پاسخ:
وا شاپرکی جونم این جا کجاس ترسناکه.....
چه خرچنگ مودبی!دیده تازه اومدی به رسم به ادب گازت نگرفته سکوت کرده!!!
پاسخ:
بله خیلی هم خجالتی بود....
۰۳ تیر ۹۳ ، ۲۲:۵۸ بنای با ثوات
خیلی خوب بود ته خطی...عالی....
یادم باشه اگه گذرمون خورد حتما یه سری بزنیم..:)))))
پاسخ:
قربان تو گمشده جونم...
اومدی حتما برو...
من خیلی تعریف آبشار بیشه رو شنیدم .. تقریبا همه هم رفتن و دیدن تو خونواده جز من ! تو اون پستی که نوشتم مامانم مسافرته خرم آباد بود :( ولی این دفعه آبشار بیشه نرفته بودن :(
تصاویرشم واقعن معرکس . خوش باشی همیشه
پاسخ:
ایشالله بری تیرزاد جونم به رفتنش می ارزه...
امیدوارم به مامانت خوش گذشته باشه ...
دیگه دارم یه پا عکاس میشم :D

۰۲ تیر ۹۳ ، ۲۳:۴۲ کوچـی زاا
هههههههه این محمد پارسا چه قدر بامزس :)
چه جای خوشگلیه :) من عاشق این جور جاهام ^_^

ایشالا یه وقتی ماهم اینجا ها رو بگردیم :)))))
پاسخ:
آره موهاشو کوتاه کرده از فری دراومدن...
ایشالله اومدی اینطرفا یه ندا بده کلی جاهای دیدنی هست واسه دیدن...:D

حداقل مکان تحقق فانتزیمونو پیدا کردیم
لرستان
آبشار بیشه
:)))
پاسخ:
بله حاجی..
فقط امیدوارم بتونید فشار آب و سرمای آبشو تحمل کنید :D

آه منم اخر هفته میخواممممممممممممممم!
فک نکنم ملخ باشه،ولی نمیدونم چیه!!!!
خخخخخخخخخخخخ یارو رو کجا رفته!!!
چه خرچنگی...شوپول!
پاسخ:
نمیدونم چی ان ولی شبیه ملخ ان...
اون خرچنگه رو اینقده اذیت کردم تا گاز بگیره ولی نگرفت...:D

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">