108. دیگه حالی به عادم میمونه ...نه والا
داداش بزرگه از پا سیستم بلند شد اومد کنار اپن واساد منم تو آشپزخونه بامیه درس می کردم
برگشته میگه ته خطی ویندوز پرید
- چی؟؟
+ ویندوز سیستم پرید
- برو بابا مسخره نکن حوصله ندارم
+ بجون خودم پرید
یهو یادم افتاد کلی برنامه و اطلاعات رو دکستاپ داشتم جیغم بلند شد...با هم دعوامون شد
داداش میگه اصن پرید که پرید فدا سرم
من :از جلو چشام دور شو نمیخوام قیافتو ببینم
اصن نیگاش می کردم داغ دلم تازه میشد
داش کوچیکه اومده میگه چرا ویندوز رو پروندی؟
میگم من نبودم بابا
دست انداخت تو یقم شاکی گفت : من 2گیگ برنامه نرم افزار اندروید رو دکستاپ داشتم
دستشو پس زدم و داد زدم به من چه مگه من پروندمش من خودم 3 گیگ برنامه روش داشتم همش پرید
کلی برنامه نرم افزاری {حجم بالا } که کلی وقت واسه دانلودشون گذاشتم...
کلی آهنگ که تو وب لانتوری و بقیه دوستان دانلود کردم...کتابا و رمانامو که نگو شاید 50 -60تا
کلی سخنرانی از حاج عاغا دانشمند- تهرانی و مومنی که تازه دانلود کرده بودم
کلی کلیپ و فیلم آموزشی - تمام عکسای یادگاری آخر هفته و شخصی واینترنتی و.. {1000تا می شدن }
+1 : از دست خودم هم کفری ام اخه یکی نیست بزنه تو گوش منو بگه اخه کله خراب
تو که رم گوشیت2 گیگه چرا عکساتو تو اون خراب شده نگه نمیداری که همچین روزی
غصشونو نخوری {همیشه خدا از این دو گیگ 100مگابایتش پره اون هم آهنگه قدیمیه}
+2 : اصن همیشه یکی باس باشه یه گندی به حال من بزنه....