سه شنبه, ۱۱ شهریور ۱۳۹۳، ۰۷:۱۳ ب.ظ
بی اعصابی چند هفته پیش رو یادتونه؟؟{اینجا}
بنده تو این مدت که نبودم تکلیف اینو هم روشن کردم
{خدا شانس بده وقتایی که داغونم کارام بهتر پیش میره }:)))
صاب کار رو کشوندم پا قرارداد اومد در خونمون کار رو تحویلم داد قرارداد رو هم امضاء کردیم
قرار شد 3ماه دیگه بنده کار رو تحویلش بدم و اوشون هم دستمزد بنده رو بدن...
این خانمه از همون لحظه اول که بنده رو رویت کردن نیشش تا بناگوشش باز شد
هی راه به راه به من و مامان می گفت: ایشالا که به واسطه این کار با هم فامیل بشیم
بنده هم مث دخملای خیلی خوب فقط یه لبخند ملایم میزدم طوری که دندونام هم معلوم نباشه
{میدونید که زشته دختر میخنده دندوناش پیدا باشه}
برگشته میگه ایشالا پولش رو خرج جهازت کنی
تو دلم گفتم آخه 500تومن هم پولیه که من باش جهاز بخرم
بهش گفتم فعلا میخام خرج تحصیلم بکنمش {یه وقت فک نکنه من هولم یا شوهر ندیده ام }
اونم هی راه به راه از من یه سوالاتی می پرسید بعد هم گفت که چندتا برادرزاده دانشجو داره
که انگار میخاد منو واسه اونا لقمه بگیره
این خانمه از وقتی کار رو داده دست بنده 2بار اس فرستاد
احوال پرسی و اینکه چقد از کارش انجام شده
بار اول جوابشو دادم بار دوم پریشب بود جوابشو ندادم
چه کاریه اصن خوشم نمیاد به دیگران جواب پس بدم والا....
+ کسی که بخواد بنده رو بگیره باس خدا محکم زده باشه پس کله اش
{به نظرتون خدا میزنه پس کله یکی از برادرزاده هاش ؟؟}
۹۳/۰۶/۱۱
۰
۰
ته خطی ...
پاسخ:
سلام شاپرکم مرسی تو خوبی؟
نه بابا باور نکن:)))
حال کردی یاد بگیر واسه آیندت خوبه:))
پاسخ:
تو همین کارم واسش نکردی بعد منو مسخره میکنی
والا
پاسخ:
چرا خودت پیام نمیدی؟؟؟
پاسخ:
یاد بگیر...:D
پاسخ:
همون دیگه...
پاسخ:
20:30
پاسخ:
انتظار جواب نداشتم واس تو گفتم خو....
فقط خواستم بودنه دوستان به یادشن زودتر برگرده
پاسخ:
شمارشو تو یکی از پست رمزدارا نوشته بود
پاسخ:
نچ نمیخام
پاسخ:
امروز بهش اس دادم احوال پرسی ج نداد
پاسخ:
من باس خشن بشم نه تو....
پاسخ:
:(((
پاسخ:
تو همونو هم ندادی
پاسخ:
خودتو سرکار بذار
برو از خدا بترس شکستن دل ته خطی هنر نمی باشد
پاسخ:
من منظورم دلمه نبود در حد چیپس و پفک بود....
پاسخ:
عاره حتما به همین خیال باش....
پاسخ:
همین که دلمه بهم ندادی و......
نه بابا من دقیقه نودم بهونست بهونه:D
پاسخ:
نیست تو منو نا امید نکردی
پاسخ:
شکمو خودتی
فردا عروسی داریم اگه بتونم میرم البت واسه کتاب
بعدا پست میذارم الا باس برم...
پاسخ:
نچ نیست
پاسخ:
سلامتی اصن اومده بودم پست جدید بذارم زدی تو برجکم همش پرید...
پاسخ:
واقعن پاستوریزه ای
پاسخ:
نخند..نخند...
پاسخ:
داداشم ماشین نداره دومی یه موتور داره
پاسخ:
فحش نشنیدی هنوز .....
پاسخ:
ترد بخوره ........
من دلمه میخااااام {جیغ}
پاسخ:
ما کنسروی نمیخریم باس بریم بازار روز اونم دوره
پاسخ:
هیشکدوم
سگ
تو
روحت
....
پاسخ:
عاره جون دلت با اینکارت حتما واست چله هم میگیرم
اصن میخای واست چارصد بگیرم
پاسخ:
برگ مو از کجا بیارم دلت خوشه
پاسخ:
......تو اون روحت {آیکن خشم}
پاسخ:
نیت پلیدتو فهمیدم فقط میخواستی دل یک عدد ته خطی رو آب کنی :(((
خدارو خوش میاد؟؟ هااان؟؟؟
بفرست آهم دامنتو میگیره ها
پاسخ:
داری میخوریشون؟؟پ من چی؟؟پ آدرس الکی دادم؟؟
پاسخ:
وااای بگو بخدا عهههه عاشقشم
بابا همون آدرس که بهت دادم بجا اون ******************************
پاسخ:
دعوت کافی نیست 2بسته باس رد کنی بیاد اول
پاسخ:
بله بله چشم...
بذار فک کنم ببینم کتاب از کجا بیارم...
حالا نمیشه گاهی خوراکی هم بهم معرفی کنی خوراکی دوس دارما.....
پاسخ:
نه دیگه واسه آقامون سر شب می پزیم و شاعرانه میخوریم {آیکون رویا}
دعا کن پاک باخته اصن چله بگیر :D
پاسخ:
عاره دیگه....
حالا بذار بیاد باشه حواسم هست:D
پاسخ:
واقعن هم چای نخورده پسر خاله شده بود
پاسخ:
دعا کنید عاره البته الا بیشتر واسه امتحانام:D
والا نمیدونم یسرا میخام یا نه
پاسخ:
والا بذار یکم فک کنم
عممم
واقعن نمیدونم اصن من استرس دارم...
بجاش دعا کنید امتحانامو قبول شم بعد واسه این فکری می کنم
پاسخ:
عاره دیگه ...
واقعن هم دختر به این خوفی {آیکن خود شیفتگی}
پاسخ:
خوبه خیالم راحت شد:D
ایشالا ایشالا
پاسخ:
والا با این نوناشون...:))))
عاره فک کنم خدا به فکر اطرافیان بوده کاش بی اعصاب میموندما الا خدا نظرش عوض میشه:)))
مرسی گلم:*
خوبی؟
میبینم که بسلامتی انگار خبراییه
مبارکه مبارکه:))
لبخند ملایمت تو حلقم عزیزم:)))